قلبمو پاره کردی

آهای تو که رفتی و بی تومردم کاش بدونی واسه تو من می مردم

تموم احساسمو پات گذاشتم کشتی منو گفتی دوستت نداشتم

کاش بدونی جونی واسم نمونده نیستی و غم وجودمو سوزونده

تموم احساس منُ تو کشتی ذره ای حتی منُ دوست نداشتی

باور ندارم که تو رو ندارم نیستی و جز غم هیچکیو ندارم

آهای همه دار و ندار قلبم کاش بدونی داره میسوزه قلبم

دارم می میرمو خبر نداری فکر نمیکردم منُ جا بزاری

میخواستمت اما ازم گذشتی رفتی منُ این گوشه جا گذاشتی 

بارفتنت زخممو تازه کردی تو غصه ها قلبموپاره کردی 



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 14 تير 1392برچسب:,22:52به قلم: حميد منصوري ™           
داستان واقعي يوسف وسمانه

عشقی که دارم

بدجور دارم تاوانش رو میدم من تنها یه عمو دارم که عموم هم سه تا دختر داره راستش من از بچگی با دخترای عموم هم بازی بودم و یه جورایی با اونا بزرگ شدم و یک سال هم از دختر بزرگ عموم بزرگترم تا سن نوجوانی و قبل از اغاز دانشگاه و کنکور من با دخترایعموم مثه خواهر برادر بودیم دختر عموم ها اسماشون زهرا که بزرگترشون بود و یکسال از خودم کوچکتر بود وسطی سمانه بود که دوسال از خودم کوچکتر بود و پریا هم شش هفت سالی کوچکتر بود حالا بگذریم خانواده ما از لحاظ مالی خانواده معمولی بود و خانواده عموم هم مثه ما بودن من تو دبیرستان رشتم تجربی بود ولی دوس داشتم دانشگاه یهورشته خوب قبول بشم و.



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
چهار شنبه 5 تير 1392برچسب:,22:33به قلم: حميد منصوري ™           
يادت نره گلم

 وقتی حالت از همیشه بهتره وقتی بی دغدغه خوابت می بره
وقتی هرچی شبه از تو روشنه وقتی خنده تـو چشمات موج می زنه
وقتی زندگی باهات کنار میاد یکی مثل من دوستت داره زیاد
وقت هایی که رو به راهه همه چی فارغی از زد و بند و کی به کی
یادت نره یادم کنی ، با حوصله شادم کنی

سمت من هوای زندگی تره قایق سوخته رو آب شناوره
سمت من فردا یه تکرار دیگه ست پشت هر دیوار یه دیوار دیگه ست
تو که اون سمت یه جای دیگه ای غرق آفتاب و هوای دیگه ای
وقتی از امید و زندگی پُری غصه ی هیچکسی رو نمی خوری
یادت نره یادم کنی، با حوصله شادم کنی



برچسب‌ها: <-TagName->
سه شنبه 3 ارديبهشت 1392برچسب:,1:6به قلم: حميد منصوري ™           
عشق من

همه راها را براي رسيدن به توپيمودم

همه اشكهاي را در دوري از تو ريختم

همه آه هاي سوزان ازسينه من كشيده شد

چرا كه دلم ازمهرتوپراست اماچشمم از نگاه تو خاليست

قلبم ازعشق توپراست اما دستم از دست تو خاليست

وجودم از وجودت تو پر است اما جاي تو در كنارم خاليست

شايد لايق عشق تو نبودم اما عاشق تو بودم بهترينم

دلشكسته ام را از خود راندي نگاه نا آشنايت را ازمن گرفتي

صداي گريه دلم را نشنيدي دردم را احساس نكردي

هنوزهم شبانگاهان در خلوت دل با تو سخن ميگويم

هنوزخيال نازينت را به آغوش ميكشم

 



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 23 فروردين 1392برچسب:,18:42به قلم: حميد منصوري ™           
داستـــان هلــن و مـــحـــمـــد

 این جا شروع می شه که من سال اول دانشگاه

بودم ترم 2 و با همون حال و هوای مدرسه وارد دانشگاه شدم من دختر خیلی خیلی مغروری

بودم یه جوری که احساس می کردم هنوز اون پسری که بخواد وارد زندگی من شه هنوز به دنیا

نیومده



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,23:14به قلم: حميد منصوري ™           
داستـــان غوغا فرزام

 

اسمم را به خاطر ندارم اما میگویند نامم غوغاست  به آینه که مینگرم عمری بیش از

 حرف مردم از من گذشته است20 بهار نه 20 خزان را به نظاره نشسته ام

هنوز یک سالمم نشده بود که سنگینیه یه اسم جدید رو ، رو شونه هام تحمل کردم ،

 بچه ی طلاق  پدرو مادری که عاشق هم بودن حالا از هم جدا شده بودن

از حق نمیگذرم من موندم و مادری که فرشته بود و پدربزرگ و مادر بزرگی که نظیرشونو هیچ 

جا ندیدم اما با لمس جای خالی پدر ، با حسرت دستایی که هیچ وقت

 رو سرم کشیده نشد ، با بغضی که  وقتی نگاه پدری رو به دخترش میدیدم امونم و

میبرید

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
ادامه مطلب
سه شنبه 29 اسفند 1391برچسب:,22:45به قلم: حميد منصوري ™           
دوستت دارم

بیشتر از آنچه که تصور میکنی دوستت دارم

وبیشتر از آنچه باور داری عاشق توهستم
بیشتر از هر
عشقی بر تو عاشقم و بیشتر از هر دیوانه ای مجنون تو هستم
عزیزم من
محتاج تو هستم و بدون تو زندگی

برایم مفهوم جز تاریکی و سیاهی ندارد!
دوستت دارم چونکه میدانم تو نیز مرا دوست میداری

دوستت دارم چونکه مرا باور داری و مرا لایق آن قلب پر از محبتت میدانی
تنها
آرزویم این است که تا آخرین لحظه زندگی ام در کنارتو باشم



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:,18:31به قلم: حميد منصوري ™           
خوش آمدی عزیزم

به نام خدای عشق

قسم به چشمات بعد از این جز تو گلی بو نکنم
جز به تو و به خوبیات به هیچ کسی خو نکنم
قسم به اسمت که تو رو تنها نذارم بعد از این
اسم تو رو داد می زنم تا دم دمای آخرین
قطره به قطره خونم و یک جا به نامت می کنم


دلخوشیهای دنیا رو خودم به فالت می کنم
می برمت یک جای دور می شم واست سنگ صبور
برات یه کلبه می سازم پر از یک رنگی پر نور
روح و دل و جون و تنم، نذر نگاهت می کنم
دنیاها رو فدای اون چهره ماهت می کنم

 



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 26 اسفند 1391برچسب:,11:8به قلم: حميد منصوري ™           

تو نگو ديگه تمومه عشق ما ديگه حرومه من فقط تو رو مي خواستم

تو نگو حرفي نمونده تو منو باور نكردي تو كه با غريبه رفتي گل من

خدا به همرات منو باز با كلي غم ها

من ديگه تنهاي تنهام تو برو ديگه از اينجا زندگيم بي تو حرومه تو برو خدا به همرات

تو نگاه برفي تو پشت سايه ها مي شينم وقتي تو نيستي كنارم قاب عكستو مي بينم

اين ديگه آخر قصه است حرف بين ما تمومه تو ميري پيش غريبه آخه اين دل مي سوزونه

اي خدا دلم گرفته نمي دوني چه غريبم هر كي اومده تو دنيا يه جوري داده فريبم

اي خدا تنها ترينم حتي سايه ام ندارم توي اين غروب غمگين مثل ابر نم نم مي بارم

اي عزيزه مهربونم ببخش منو دردت به جونم

نفرينت نكردم اما تو زدي زخم زبونم اون كه رفته ديگه رفته ارزش گريه نداره

آخ كه كاش چشام نباره تو رو به يادم بياره....



برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,16:58به قلم: حميد منصوري ™           
مهم نيست

 

دیگر صاف راه نمیروم مهم نیست بگویند سالم نیستم!

مهم اینست تو میدانی غم نبودنت کمرم را خم کرده....

 



برچسب‌ها: <-TagName->
دو شنبه 14 اسفند 1391برچسب:,14:1به قلم: حميد منصوري ™           
دعا مي كنم

 

دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را
در انحصار قطره های اشک نبینم
و تو برایم دعا کن ابر چشم هایم همیشه برای تو ببارد
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم
و تو برایم دعا کن که هر گز بی تو نخندم
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد


همیشه از حرارت عشق گرم باشد
و تو برایم دعا کن دستهایم را هیچگاه در دستی بجز دست تو گره ندهم
من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم
که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند
و بدان در آسمان زندگیم تو تنها خورشیدی
پس برایم دعا کن ، دعا کن که خورشید آسمان زندگیم هیچگاه غروب نکند....



برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 10 اسفند 1391برچسب:,14:37به قلم: حميد منصوري ™           
بغلم كن

بغلم كن عشق خوبم، بذار حس كنم تنت رو
از حرارتت بميرم، بگيرم عطر تنت رو

واسه من آغوش گرمت تنها جاي امن دنياست
ساز آشناي
قلبت، خوش ترين آهنگ دنيا ست

منو كه بغل بگيري، گم ميشم تو شهر رويا
بند مياد
نفس تو سينه ام، مثل مجنون پيش ليلا

به تو شبها  دل سپردم، بي مهابا
بغلم كن تا نميرم، بي تو تو دستاي سرما

بغلم كن عشق خوبم، بذار آرامش بگيرم
سر بذارم روي شونه ات، با
نفسهات خو بگيرم

جز سرانگشتاي گرمت، تن من عشقي نديده
دست بکش رو
گونه ی من منو خواب من تا سپیده



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 9 اسفند 1391برچسب:,13:26به قلم: حميد منصوري ™           

چشمای مهربون تو منو به آتیش میكشه

نوازش دست های تو عادت ترك هم نمی‌شه

فقط تو آغوش خودم دغدغه هاتو جا بذار

به پای عشق من بمون هیچ كسو جای من نیار

مهر لباتو رو تن و روی لب كسی نزن

فقط به من بوسه بزن به روح و جسم و تن من



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 5 اسفند 1391برچسب:,16:16به قلم: حميد منصوري ™           
دستت را به من بده

 

دستت را به من بده

میخواهم تو را به شهر جادو ببرم

شهری  که با یک بوسه در تو جادو میکند

کلامش تو را تا عرش خدا میبرد

و سکوتش تو را به آرامش

شهر من شهر عشق است

دستت را به من بده

تا تو رو را به شهر جادو برم

در میکده دیدارش تو را مست کنم

دستت را به من بده

وفا

 

 



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 2 اسفند 1391برچسب:,14:46به قلم: حميد منصوري ™           
عشق منو تو توي قلبم مي مونه

عشق منو تو توي قلبم مي مونه

لمس دست تو توي قلبم مي مونه

تو هستي با من توي روياي شبونه

فكر تو هستم با اين دستاي سردم

زندگي با تو بهتره مي خوام عاشقت بمونم

نگو حرف رفتنو بي تو من نمي تونم

عشق منو تو توي قلبم مي مونه توي قلبم مي مونه

عطر دست تو توي يادم مي مونه توي يادم مي مونه

روزهاي با تو هرگز يادم نميره هرگز يادم نميره

وقتي تو هستي قلبم آروم مي گيره قلبم آروم مي گيره

اي عشق من تو بهتريني مي خوام عاشقت بمونم

زندگي با تو بهتره مي خوام عاشقت بمونم

نگو حرف رفتنو بي تو من نمي تونم

 



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 29 بهمن 1391برچسب:,23:20به قلم: حميد منصوري ™           
دوستت دارم

ﻣﻦ ﺍﺯ ﻋﻬﺪ ﺁﺩﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ

 ﺍﺯ ﺁﻏﺎﺯ ﻋﺎﻟﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﭼﻪ ﺷﺐﻫﺎ ﻣﻦ ﻭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺗﺎ ﺩﻡ ﺻﺒﺢ ﺳﺮﻭﺩﯾﻢ ﻧﻢﻧﻢ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﺧﻄﯽ، ﻧﻪ ﺧﺎﻟﯽ! ﻧﻪ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺧﯿﺎﻟﯽ ﻣﻦ ﺍﯼ ﺣﺲ ﻣﺒﻬﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺳﻼﻣﯽ ﺻﻤﯿﻤﯽﺗﺮ ﺍﺯ ﻏﻢ ﻧﺪﯾﺪﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩﯼ ﻏﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﺻﺪﺍ ﺍﺯ ﺩﻝ ﺳﻨﮓ ﺧﯿﺰﺩ ﺑﮕﻮﯾﯿﻢ ﺑﺎ ﻫﻢ: ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
ﺟﻬﺎﻥ ﯾﮏ ﺩﻫﺎﻥ ﺷﺪ ﻫﻢﺁﻭﺍﺯ ﺑﺎ ﻣﺎ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,19:18به قلم: حميد منصوري ™           
بامن بمان

 با من بمان وهیچگاه از کنارم نرو

 تو باشی من نفس میگیرم تو باشی من جانی تازه میگیرم

  با من باش تا آخرین نفس تا لحظه ای که جان دارم عزیزم

 ای تمام هستی ام تو تمام زندگی منی با من بمان و زندگی را از من نگیر

  مگر به جز تو چه کسی در این دنیا دارم ؟

 تو تنها کسی هستی که دیوانه وار دوستش دارم

 تو تنها کسی هستی که همدم شب و روزم و رفیق لحظه های زندگی ام است

 ای همدم شب و روزم با رفتنت شبهایم را بی مهتاب و روزهایم را مثل شبهایم نکن

 ای رفیق لحظه های زندگی ام این لحظه های زیبای با تو بودن را از من نگیر

 همه دلخوشی ام تویی ، بهترین لحظه زندگی ام آن لحظه است که در کنار تو هستم

 ودرآن چشمهای زیبایت نگاه میکنم و آرام با صدای آهسته میگویم

که دوستت دارم عزیزم



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,13:35به قلم: حميد منصوري ™           
گاهي دلت

گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی
گاهی دلتنگی هایی داری که فقط باید فریادشان بزنی اما سکوت می کنی

گاهی پشیمانی از کرده و ناکرده ات
گاهی دلت نمی خواهد دیروز را به یاد بیاوری انگیزه ای برای فردا نداری

و حال هم که گاهی فقط دلت میخواهد زانو هایت را تنگ در آغوش بگیری

و گوشه ای گوشه ترین گوشه ای که می شناسی بنشینی و"فقط" نگاه کنی
گاهی چقدر دلت برای یک خیال راحت تنگ می شود
گاهی دلگیری...شاید از خودت...شاید

 



برچسب‌ها: <-TagName->
شنبه 28 بهمن 1391برچسب:,9:57به قلم: حميد منصوري ™           
مرد بودن کار مشکلی است

مرد بودن کار مشکلی است
مردها سکوت می کنن...
نمی تونن وقتی که ناراحتن گریه کنن و بهونه بگیرن...
اونا نمی تونن بهت بگن منو بغل کن تا آروم شم...
نمی تونن بگن دلشون می خاد تو بغلت گریه کنن...
ممکنه خیلی تو رو دوس داشته باشن
ولی نمی تونن صداشونو مثل دختر بچه ها کنن و جیغ بزنن و بگن :عاشقتم
اون همه اینا رو قورت می ده که بگه یه مرد_ ...
یه آدم محکم که می تونه تکیه گات باشه
ولی تو نگاه به قوی بودنش نکن
تو قلبش یه بچه زندگی میکنه......!



برچسب‌ها: <-TagName->
چهار شنبه 25 بهمن 1391برچسب:,21:54به قلم: حميد منصوري ™           
تقدیم به عشقم (دنیای من)

هيچ وقت از خدا نخواستم  همه دنيا مال من باشه

فقط خواستم اوني كه دنياي منه مال هيچكس نباشه



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,18:37به قلم: حميد منصوري ™           
تو

صبح یعنی مست صدای تو

هر یعنی انتظار تو

عصر یعنی دلتنگم برای تو

شب یعنی یاد تو

و تو یعنی تمام لحظه های من



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 20 بهمن 1391برچسب:,18:14به قلم: حميد منصوري ™           
بيا دلم گرفته يا مهدي

از انتظار خسته ام و يا دلم گرفته است؟

تو مدتي است رفته اي , بيا دلم گرفته است

نگاه سرد پنجره به کوچه خيره مانده بود

گمان کنم بداند او چرا دلم گرفته است

گذشتم از هزاره ها در امتداد دوري ات

به ذهن من نمي رسد کجا دلم گرفته است

به چشم خود نديده ام شکوه چهره ي تو را

شبي بيا به خواب من , بيا دلم گرفته است



برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 19 بهمن 1391برچسب:,22:9به قلم: حميد منصوري ™           
دلم گرفته اي خدا

دلم گرفته اي خدا كجايي دلم ميخواد دست تو رو بگيرم
ميدونم اين كفره ولي خدا جون ساده ميگم دلم ميخواد بميرم
دنياي زيبايي كه ساختي خدا چيزي به جز غم واسه من نداره
عاشق ابراي بهارم اما بيشتر از اون چشماي من ميباره
خدا همه ميگن تو مهربوني ميگن كه تو عاشق بنده هاتي
پس چرا وقتي اشكامو ميديدي جواب قلب خستمو ندادي
خدا به جز تو هيچ كسو ندارم كه گوش بده حرف دل خستمو

يا وقتي توي سخت يا جون ميدم بهم بگه كه ميگيره دستمو
غمام ديگه خيلي شده اي خدا نميدونم غصه واسه كدومه
چه حسي داره وقتي كه يه بنده بهت ميگه كه مرگم آرزومه
يه ثانيه خوشي توي زندگي اين روزا واسه من مث يه خوابه
چرا بايد اين باشه سرنوشتم تموم اين چراها بي جوابه
خدا چرا تموم نميشه عمرم ميدونم هيچ كسي منو نميخواد
خودت نوشتي توي سرنوشتم كه واسه من يه روز خوش نمياد
خدا چقدر ناله كنم پيش توخدا فقط يه بار بده جوابم
بهم بگو تموم اينا خوابه يا كاري كن كه تا ابد بخوابم



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,15:13به قلم: حميد منصوري ™           
خیلی دلم گرفت ازت

خیلی دلم گرفت ازت دیگه سراغم رو نگیر
فقط یه عکس ازت دارم بیا اینم ازم بگیر
یه روز میفهمی قدرم رو اما نمیدونی کجام
بمیرم واسه غربتم محاله اینورا بیام
یه عمره بغضه تو گلوم یه آه سردی تو صدام
مهمون نوازی این نبود خاااااک خدا ، دارم میام
من که دیگه دارم میرم نگید رفت و حرفی نزد
خدانگهدارت باشه

 



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,14:59به قلم: حميد منصوري ™           
نـــبودنت

نـــبودنت داغم می کند!
آنقدر که جای همه ی روزهای آخر سال
بی آتش می سوزم ...



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 15 بهمن 1391برچسب:,14:35به قلم: حميد منصوري ™           
گفتی عاشقم

وقتی که گفتی عاشقم تا آخرش کنارتم

گفتی که من بدونه تو همیشه آتیش میگیرم
با این همه حرف قشنگ باور نمیکردم بری

رفیقه گریه هام نشی تو غمها تنهام بذاری



برچسب‌ها: <-TagName->
پنج شنبه 12 بهمن 1391برچسب:,16:7به قلم: حميد منصوري ™           
مثل عکاســی ما هر نگاهت میکنم…

مثل عکاســی ماهر نگاهت میکنم

از نزدیک ترین زاویه ممکن،

و سرت را دقیقا” رو به رویم نگه می دارم

خورشید را روی صورتت پخش می کنــم

و در ذهنم

از امروز تو عکس می گیرم،

برای روزهایی که نیستی!!



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,1:50به قلم: حميد منصوري ™           
رهائی


ندارم لحظه ای از تو رهائی امان از عشق و این رهائی
تمام ترس من ناگفته پیداست مبادا بین ما افتد جدائی



برچسب‌ها: <-TagName->
یک شنبه 8 بهمن 1391برچسب:,1:3به قلم: حميد منصوري ™           

تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل ستاره میدرخشی در شبهای تیره و تارم
که هر سحرگاه مثل خورشید طلوع میکنی در وجـــودم
با طلوع تو ای خورشید من غمی دیگر در دلم نیست

احساس آرامش میکنم وقتی که تو نورانی کرده ای سرزمینم را
تنها تویی در آسمان قلبم
که مثل پرنده ای پرواز میکنی و اوج میگیری در آسمان آبی احساسم
مرا به بالاترین نقطه ی عشق میرسانی
تنها تویی در آسمان قلبم
تویی که مثل باران میباری بر کویر تشنه ی قلب عاشقم
عاشقتر میکنی مرا با طراوت قطره های مهربانت
تنها تویی در سرزمین احساسم
تو كه عشق را میشناسی همیشه با من می مانی
تنها تو خواهی ماند در آسمان قلبم
تنها من خواهم ماند عاشق هميشگيه تــو مهربانم

 



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,21:52به قلم: حميد منصوري ™           

هر چقدر بد شدی بازم حرف رفتن نزدم

تو همش راهتو رفتی من همش راه اومدم

تا به سختیا رسیدیم خودتو باختی چرا

اگه دوریم دغدغت بود  دورم انداختی چرا

هرکاری کردم به چشت  اصلا نیومد

ببخش عزیزم که همین ازم بر اومد

چیشد اون حس زلالت اون دل ساده صاف

لااقل دستشو ول کن جلو من بی انصاف

من دلم قد یه دریاست طاقتم خیلی کم

نگیر دستاشو اقلا پیشم انقدر محکم

تا یکی اومد سراغت دل من رو پس زدی

تو کنار کشیدی اما کاش کنار میومدی

به هر دری زدم که تو آروم بگیری

حالا که خوبه همه چی تو داری میری

اگر چه رفتی عزیزم با عشق تازه

ولیکن این در رو به تو همیشه بازه

یه روزی خسته میشی از پرسه ولگردی

یا پشیمون میشی از اینکه منو ول کردی

تازه خواستم پر بگیرم که شکستی بالمو

توکه جای زانو هام نیستی نفهمیدی حالمو



برچسب‌ها: <-TagName->
جمعه 6 بهمن 1391برچسب:,21:37به قلم: حميد منصوري ™           
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 8 صفحه بعد